English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6765 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
arresting net stanchion U قلاب تور مهار هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
hook cable U کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
Other Matches
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
arresting sheave U پل مهار هواپیما
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
barricades U مهار هواپیما سد جاده
barricaded U مهار هواپیما سد جاده
barricading U مهار هواپیما سد جاده
barricade U مهار هواپیما سد جاده
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
arresting sheave U ریل و سرسره مهار هواپیما
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
tail block U قلاب عقب هواپیما
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
slinging U بند مهار بند قلاب
sling U بند مهار بند قلاب
slings U بند مهار بند قلاب
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook U قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
tie U متصل کردن مهار کردن مهار
ties U متصل کردن مهار کردن مهار
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
frenum U مهار
anchorage U مهار
anchorages U مهار
span U مهار
braced U مهار
guide rope U مهار
spanned U مهار
spanning U مهار
spans U مهار
bond U مهار
guy U مهار
guys U مهار
restraint U مهار
restraints U مهار
anchor U مهار
anchoring U مهار
anchors U مهار
chainage U مهار
chucking U مهار
brace U مهار
belaying pin U مهار
bearing rein U مهار
unbridle U بی مهار
control U مهار
make fast U مهار
controlling U مهار
halters U مهار
halter U مهار
controls U مهار
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
martingale U مهار جلو
stayed U تکیه مهار
mooring buoy U بویه مهار
mooring line U سیم مهار
bridles U مهار ناو
bridles U زنجیر مهار
restrained U مهار شده
bollard U میله مهار
bridling U مهار ناو
bridling U زنجیر مهار
wiring harness U مهار سیم
clamping U مهار کردن
prony brake U مهار پرونی
bridled U زنجیر مهار
mooring pendant U سیم مهار
bridled U مهار ناو
sagrod U مهار عرضی
topping lift U مهار بالایی
tie rod U میل مهار
tawie U سست مهار
chucks U مهار کردن
chucked U مهار کردن
chuck U مهار کردن
raker U تیر مهار
span wire U سیم مهار
chucking U مهار کردن
bridle U زنجیر مهار
bridle U مهار ناو
tractable U سست مهار
mooring ring U حلقه مهار
mooring rope U طناب مهار
bollards U میله مهار
stay U تکیه مهار
mooring swivel U مدور مهار
stayband U حلقه مهار
holdfast U مهار گیر
bollard U تیر مهار
ball control U مهار توپ
electrical shant U مهار برقی
angle-tie U مهار قطری
anchor pole U دیرک مهار
clamps U مهار کردن
uncontrolled U مهار نشده
guy wire U سیم مهار
anchor rod U میل مهار
gripping jaw U فک مهار کننده
angle-tie U مهار گوشه
controlled U مهار شده
foot trap U مهار توپ با کف پا
drogue U مهار چتری
daedman U مهار وزنی
clamp U مهار کردن
knee-brace U مهار زانویی
sag rod U مهار عرضی
knee brace U مهار زانوئی
clamped U مهار کردن
cross brace U مهار عرضی
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
chucking automatic U مهار کردن خودکار
restraining forces U نیروهای مهار کننده
anchored filament U افروزه مهار شده
clamp U مهار گیره عقربک
restrains U نگهداشتن مهار کردن
restrain U نگهداشتن مهار کردن
clamped U مهار گیره عقربک
forward bow spring U طناب مهار کشتی
clamping fixture U گیره مهار کننده
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
clamps U مهار گیره عقربک
restraining U نگهداشتن مهار کردن
escalate U از مهار خارج شدن
moorage U محل مهار کشتی
clamping U مهار گیره عقربک
mooring swivel U خودگر مهار مین
escalated U از مهار خارج شدن
escalates U از مهار خارج شدن
escalating U از مهار خارج شدن
leg trap U مهار توپ با ساق پا
mooring line U طناب مهار مین
dragging-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
clamping jaw U فکهای مهار کننده گیره
dragon-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
afterbow U طناب مهار سینه ناو
bolster plate U صفحه برای مهار کردن
equitation U هنر سواری و مهار اسب
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
shifts U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shift U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
binding U مهار کردن بار در روی پالت
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
stanchion U مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
uncleat U بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
bindings U مهار کردن بار در روی پالت
shifted U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
blocking and chocking U مهار بار روی وسیله ترابری
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
strings attached <idiom> U تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
forestay U مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
lies U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lied U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lie U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
chock U قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
fender U بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
agrafe U قلاب
grip U قلاب
sling dog U تک قلاب
Recent search history Forum search
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
0o level
0 ترسیم مسیر هواپیما توی گوشی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com